پیشوای چهارم

 

تقدیر الهی بار دیگر آفرینشی شگفت رقم زد و دل انگیزترین جلوه های صفات خداوندگاری را در جمال دل آرای بزرگی از فرزندان علی و فاطمه آفرید که او را «وارث نبوت و چراغ امت»1 و «قهرمان معنویت»2 می خواندند.

معراج خاطرانگیز او چنان شکوهمند و پر رمز و راز بود که عبادت محمد مصطفی(ص) را به خاطر می آورد.3 «زین العابدین» لقب یافت و دلدادگی اش در حال سجده، به جمال ربوبی موجب شد او را «سجاد آل محمد» نام نهند.

در روز پنجشنبه، پنجم شعبان سال 38 ه‍. ق دیده به جهان گشود4 و امام حسین(ع) نام زیبای «علی» را برای او برگزید تا نام و یاد پدرش علی مرتضی در خاطره ها زنده بماند و فروغ پر نور امامت تداوم یابد.

در این مقاله کوتاه بر آنیم تا از باب «آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید»، به فرازی هر چند اندک، از زندگی و سیره امام علی بن حسین علی بن ابی طالب(ع) اشاره می کنیم.

1. علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ص110.

2. مرتضی مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص110.

3. شهید مطهری در این باره می نویسد: «وقتی انسان علی بن الحسین را می بیند، کأنّه پیغمبر را در محراب عبادتش در ثلث آخر شب یا در کوه حرا می بیند». (سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص111)

4. گروهی از نویسندگان، تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص175.

درآمد

در طول سال های گذشته، پژوهشگران مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، در قالب نشریه های گلبرگ و اشارات، به مناسبت میلاد و شهادت امام زین العابدین(ع). مقاله های بسیاری نگاشته اند. ازاین رو، برای پرهیز از دوباره کاری، در این مقاله می کوشیم به برخی جنبه های کمتر بررسی شده زندگی آن امام همام توجه کنیم. بر این اساس، نخست به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن دوره می پردازیم و سپس فعالیت های ایشان را در این زمینه بیان می کنیم. سپس لقب «امام زین العابدین بیمار» را به چالش می کشیم و پس از آن، دو مسئله مهم نماز و قرآن را در کلام و سیره حضرت می نگریم و در پایان، نکته ها، داستانک ها و کلمات قصار ایشان را می آوریم که به شکل های گوناگون در برنامه سازی و اجرا، می تواند یاری گر برنامه سازان و نیز مجریان محترم باشد.

1. شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره امام زین العابدین(ع)

امام زین العابدین(ع) در دورانی به امامت رسید که جامعه، روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر می گذاشت و همه ارزش های دینی، دست خوش تحریف و تغییر امویان شده بود.1 آن حضرت در شرایطی به امامت رسید که کج اندیشی، فرصت طلبی، عدالت گریزی، دنیاپرستی و عافیت طلبی از ویژگی های برجسته آن بود2 و یاران حقیقی حضرت، بسیار اندک بودند. ایشان خود در این باره می فرمود: «در تمام مکه و مدینه، بیست نفر نیستند که ما را دوست بدارند».3

در آن زمان جامعه از فقدان قانون، نبود عدالت اجتماعی، ساخت و پرداخت احادیث دروغین و داستان پردازی های بی فایده، جبرگرایی و رواج نادانی رنج می برد و به طور کلی می توان آن دوره را عصر اختناق و نومیدی از پیروزی حرکت مسلحانه نامید.4 بنا بر نقل تاریخ نگاران، آن حضرت امامت را به طور پنهانی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهده دار شد.5

با توجه به آن شرایط، امام زین العابدین(ع) که رنگ به رنگ شدن مردمان را در دوران امام حسن و امام حسین8 دیده بود و شدت خفقان و انحطاط فکری و سیاسی مسلمانان را به چشم می دید، نمی توانست حرکتی مسلحانه انجام دهد و باید روش های مبارزاتی دیگری را برمی گزید که در این نوشتار به اختصار به آنها می پردازیم.

1. رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ص260.

2. تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص180.

3. همان، ص181.

4. برای توضیح بیشتر نک: همان، صص 177 ـ 182.

5. مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امام معصوم(ع)، ص239.

علم آموزی

از راه های مبارزه امام زین العابدین(ع) با حکومت ستمگر و سخت گیر اموی، روشنگری از راه نشر دانش ناب اهل بیت(ع) بود. به شهادت تاریخ، ایشان مسجد رسول خدا(ص) را مدرسه خویش ساخت و در موضوع های گوناگون فقه، تفسیر، حدیث، فلسفه، کلام، عرفان و اخلاق مباحث علمی و حوزه درسی دایر کرد. آن حضرت هر روز جمعه، جلسه سخنرانی عمومی برگزار می کرد و به پند و اندرز مردم، ترغیب به زهد در دنیا و شوق به آخرت و نشر آموزه های دینی می پرداخت.1 همین روشنگری ها روز به روز، بر شمار دوستان و یاران اهل بیت(ع) می افزود و زمینه را برای فعالیت امام باقر و امام صادق8 در سال های بعد فراهم می کرد. بر این اساس، بسیاری از دانشمندان و فقیهان آن دوره، شاگردان مکتب علمی و دانشگاه امام زین العابدین(ع) بودند.2

1. تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص186.

2. برای آشنایی با برخی از مهم ترین شاگردان آن حضرت، نک: سید منذر حکیم، زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ترجمه: کاظم حاتمی طبری، صص 294 ـ 296.

نشر موضوع های تربیتی، اجتماعی و سیاسی در قالب دعا

مهم ترین میراث فرهنگی امام زین العابدین(ع)، صحیفه سجادیه است که آن را زبور آل محمد(ص) و انجیل اهل بیت(ع) نیز می خوانند.1 این مجموعه سترگ، تنها شامل راز و نیاز با خدا و بیان حاجت در پیشگاه باری تعالی نیست، بلکه دریایی بی کران از علوم و معارف اسلامی است که در آن، مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و پاره ای از قوانین طبیعی و احکام شرعی در قالب دعا مطرح شده است.2

استاد محمدرضا حکیمی در کتاب «امام در عینیت جامعه»، به تفصیل به بیست مورد از روشنگری های تربیتی، اجتماعی و سیاسی امام زین العابدین(ع) را بیان کرده که فهرست برخی از آنها عبارتند از: نظام صالح، یاد شهیدان، هجرت برای نشر حق، امر به معروف و نهی از منکر، یاد بی پناهان اجتماع، وجود ناامنی در جامعه، مبارزه با اسراف، ایجاد وحدت در اجتماع، تربیت فرزند در اجتماع فاسد، آشتی ناپذیری با دشمنان حق، دعا برای مرزبانان و سربازان اسلام و رعایت مصالح جهانی مسلمانان.3

1. سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص189.

2. سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امام معصوم(ع)، ص270.

3. برای توضیح هر یک از این موارد، نک: محمدرضا حکیمی، امام در عینیت جامعه، صص 24 ـ 38.

تبلیغ دین با عمل نیک

از ویژگی های برجسته امام زین العابدین(ع)، تبلیغ اسلام حقیقی در عمل بود. ایشان مظهر عفو الهی شمرده می شد و به سادگی از مردمی که تحت تأثیر تبلیغات امویان از او عیب جویی و بدگویی می کردند، می گذشت. این کار، از یک سو دیواری را که بنی امیه می خواست میان امام و مردم به وجود آورد، فرو می ریخت و از دیگر سو، سبب جذب مردم به اهل بیت(ع) می شد و اندک اندک حقانیت آن بزرگواران را ثابت می کرد.

دیگر ویژگی حضرت، دستگیری از مستمندان و نیازمندان مدینه بود. ایشان هر شب انبانی بر دوش می گرفت و به در خانه آنها می رفت و به ایشان یاری می رساند. نیازمندان، این غریبه مهربان را به نام «صاحب الجراب»؛ یعنی انبان به دوش می شناختند و هر شب در انتظار آمدنش بودند.1

از دیگر ویژگی های حضرت، خریداری بردگان و آزادسازی آنها به مناسبت های گوناگون، برای نشر حقایق دینی در آن دوره بود. در روایات ها آمده است: امام زین العابدین(ع) هزار بنده را آزاد کرد2 و هیچ گاه بنده ای را بیش از یک سال نزد خود نگاه نداشت.3 آن حضرت به بردگانش احکام و اخلاق و مسلمانی می آموخت و ایشان را با زلال آموزه های اهل بیت(ع) آشنا می کرد. این بردگان، پس از آزادی نیز ارتباط خود را با حضرت قطع نمی کردند و همواره به یاد ولی نعمت خود بودند و این ارتباط، سبب جذب افراد بی شماری به دامن پر مهر زین العابدین(ع) می شد و زمینه را برای گسترش علوم و معارف الهی فراهم می آورد.

1. نک: زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص37.

2. تاریخ تشیع: دوره حضور امامان معصوم(ع)، ص192.

3. زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص202.

زنده نگه داشتن یاد عاشورا

معروف است که امام زین العابدین(ع) برای زنده نگه داشتن حماسه آفرینی های پدر بزرگوارش، پیوسته نوای گریه سر می داد، ولی این مسئله، آن گونه نیست که در میان ما مشهور شده است. استاد محمدرضا حکیمی این نکته را به زیبایی، این گونه شرح می دهد: «وقتی می گویند امام چهارم، سال های پس از واقعه عاشورا، هنگامی که در مدینه از جایی می گذشت که قصابان گوسفند ذبح می کردند، می ایستاد و با یادکرد ذبح عظیم عاشورا اشک می افشاند، چنین نبوده است که شخص ناشناس و ناتوان در گوشه معبر بایستد و غریبانه برای خود بگرید.... امام چهارم که در مناسبت هایی، ذبح عظیم عاشورا را به یادها می آورده و اشک می ریخته است، این چگونگی در میان اجتماعات و در معابر بزرگ، آن هم با مقام اجتماعی و حشمت امامت و عزت تقوا و مناعت اسلام و مهابت ایمان، چنان بوده که لحظه ای می ایستاده است و نفس ها در سینه حبس می شده است تا ببینند فرزند علی و حسین چه می خواهد و چه می گوید. آن گاه دیده ها به سوی او باز می گشته است... و چون می نگریسته اند، می دیده اند که از دیدگان پیشوا، اشکی سوزان تر از آتش و خروشان تر از خروش بیرون می زند و بر گونه های او جاری می شود.

این اشک مردانه سوزان، برای آن بوده است تا مردم در تبلور این قطرات، پهنه عاشورا و قتلگاه شهیدان را بنگرند و آنان که نبوده اند و ندیده اند؛ نسل های تازه و جوانان و نوجوانان، عظمت فاجعه را لمس کنند و ابعاد عظیم حماسه را دریابند تا آنان نیز عاشوراآفرین باشند.

بدین گونه، این عمل، خون ها را به جوش می آورده است، سرها را پر از شور می کرده است، دست ها را به قبضه های شمشیر می برده است و دل های جبان را می شکافته است و در میان آن دل ها، دل های بزرگ و شجاع می ساخته است.1

  1. امام در عینیت جامعه، صص 32 ـ 34.

2. القاب علی بن حسین(ع)

امام علی بن حسین(ع) لقب های فراوانی داشت مثل سجاد، زین العابدین، سید المتقین، امام المؤمنین، زکی، عادل و چندین لقب دیگر1 که هر کدام «نشان دهنده مرتبه ای از کمال نفس و درجتی از ایمان، و مرحله ای از تقوا و پایه ای از اخلاص است.»2 نکته مهم درباره این لقب ها این است که آنها مانند لقب هایی نیست که در عرب به هنگام زادن کودک بدو می دادند یا پادشاهان از سر لطف یا با دریافت وجه به کسی می بخشیدند. این لقب ها را مردم به امام علی بن حسین(ع) داده اند؛ مردمی که اگرچه بیشترشان شیعه نبودند و او را امام خود نمی دانستند، نمی توانستند فضیلت ها و نیک مرامی های آن بزرگ مرد را ندیده بگیرند.3

در این نوشتار، نخست به دو لقب مشهور حضرت؛ یعنی زین العابدین و سجاد می پردازیم و سپس در بحثی مهم، لقبی نادرست را که فراوان به ایشان نسبت داده می شود، به چالش می کشیم.

1. نک: زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، ص53.

2. زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص8.

3. نک: زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص8؛ زین العابدین حضرت امام سجاد(ع)، صص 53 و 54.

زین العابدین

حاج شیخ عباس قمی در منتهی الآمال درباره این لقب حضرت نوشته است: «سبب ملقب شدن آن حضرت به لقب زین العابدین آن است که شبی آن جناب در محراب عبادت به تهجد ایستاده بود. پس شیطان به صورت مار عظیمی ظاهر شد که آن حضرت را از عبادت خود مشغول گرداند. حضرت به او ملتفت نشد. پس آمد و ابهام1 پای آن حضرت را دهان گرفت و گزید، به نحوی که آن حضرت را متألم نمود و باز متوجه او نگردید. پس چون فارغ شد از نماز خود، دانست که او شیطان است؛ او را سَبّ کرد و لطمه زد و فرمود که دور شو ای ملعون و باز متوجه عبادت خود شد. پس شنیده شد صدای هاتفی که سه مرتبه او را ندا کرد: «انتَ زین العابدین؛ تویی زینت عبادت کنندگان.» پس این لقب ظاهر شد در میان مردم و مشهور گشت».2

مرد روزگار حضرت نیز ایشان را به دلیل عبادت های طاقت فرسا و بی شمار، زین العابدین لقب داده بودند. در آن دوره پر از ستم و نفاق اموی، امام علی بن حسین(ع) تنها کسی بود که کردارش، اسلام حقیقی را به ذهن می آورد؛ چنان که نوشته اند: «او را زین العابدین به آن گویند که ظاهر و باطن وی و افعال و اقوال وی، خَلق و خُلق وی مصطفی(ص) را ماننده بود».3

از رسول خدا حضرت محمد(ص) نیز نقل شده است: «در روز رستاخیز آواز دهنده ای صدا می زند: کجاست زین العابدین؟ و من فرزندم علی بن حسین بن علی بن ابی طالب را می بینم که صف ها را می شکافد و پیش می رود».4

1. ابهام: انگشت شست.

2. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج2، ص4.

3. خواجه محمد پارسا، فصل الخطاب، ص536.

4. بحارالانوار، ج46، ص269؛ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، ج1، ص334، ح1145.

سجاد

آن حضرت را از آن نظر سجاد؛ یعنی بسیار سجده گزار می خواندند که برای کوچک ترین نعمت، سجده شکر الهی به جای می آورد. امام باقر(ع) در حدیثی، برخی از مواردی را که پدرش به خاطر آنها سجده می کرد، چنین برشمرده اند:

هرگاه نعمتی از حضرت حق را به یاد می آورد؛

هنگام تلاوت آیاتی که به سجده در برابر عظمت خداوند اشاره کرده است؛

هر گاه حق تعالی بدی ای را از او دفع می فرمود؛

هنگامی که از نماز واجب فارغ می گردید؛

هرگاه توفیق آشتی دادن میان دو کس برایش به دست می آمد.1

  1. منتهی الآمال، ج2، ص3.

امام زین العابدین بیمار؛ لقبی نادرست

باید اعتراف کرد یکی از باورهای نادرست ما، دادن لقب بیمار به امام زین العابدین(ع) و تصویر موجودی پیوسته ناتوان و پژمرده از ایشان است؛ لقبی که به دلیل چند روز بیماری آن حضرت در کربلا ـ آن هم بنا به مصلحت الهی1 به ایشان داده شد و به غلط به سراسر عمر آن امام همام گسترش یافت.

این لقب نادرست برای حضرت، چنان که استاد شهید مطهری اشاره کرده، مخصوص ما ایرانی هاست:

یک چیزی که مخصوص ما ایرانی هاست... این است که می گوییم امام زین العابدین بیمار. شما در غیر زبان فارسی، در جای دیگر این کلمه بیمار را دنبال اسم امام زین العابدین نمی بینید.2

این در حالی است که «این تحریف است. امام زین العابدین(ع) با امام حسین(ع) هیچ فرقی نداشته است. با امام باقر(ع) از نظر مزاج و بُنیه هیچ فرقی نداشته است. امام [حدود] چهل سال بعد از حادثه کربلا زنده بود و مثل همه سالم بود. چرا بگوییم امام زین العابدین بیمار؟!»3

به همین دلیل، از دیدگاه استاد محمدرضا حکیمی، «این گونه برداشت ها در مورد مصایب پاکان و پیشوایان و حماسه داران، خیانت است به فرهنگ تشیع، و توهین است به چهره های نستوه و عزیز اسلام، و جنایت است در حق عناصر حماسه تاریخ»4 و به گواه تاریخ پژوهان، زندگی امام زین العابدین(ع) سرشار از شجاعت و قد علم کردن در برابر ستم ستمگران است. حتی در روز عاشورا نیز آن حضرت به رغم بیماری طاقت فرسا که توان حمل شمشیر نداشت، کوشید به نبرد دشمنان برود، ولی به امر حضرت سید الشهدا و برای تداوم نسل رسول الله به خیمه بازگشت».5

مرحوم استاد سید جعفر شهیدی بر این باور است:

[حق نیست که] این شخصیت بزرگوار در مقابل سی سال تعلیم مسائل فقهی، ارشاد عملی، دستگیری بی منت از درماندگان، رأفت به مستمندان و زیردستان، در دهان شکستن سخنان ستمگران، خضوع و خشوع به درگاه پروردگار جهان، و بالاخره به جای گذاشتن اثری در نهایت بلاغت و سخنانی در اوج فصاحت، از شیعیان و دوست داران خود لقب بیمار را بگیرد.6

1. نک: سیره پیشوایان: نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امام معصوم(ع)، صص 235 ـ 237.

2. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج17، ص124.

3. همان.

4. امام در عینیت جامعه، ص32.

5. گروهی از تاریخ پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا(ع)، ج1، ص858.

6. زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص4.